هوای بهشت

متن مرتبط با «فریاد» در سایت هوای بهشت نوشته شده است

چراهای ؟ ؟ ؟

  •   چراها ؟؟؟    چرا نتابد ، مگر خورشید جز تابیدن می شناسد؟ چرا نخروشد ، مگر دریا جز خروشیدن می شناسد؟  چرا سر ندهد ، مگر بلبل جز سردادن آواز میداند؟ چرا نغرد ، مگر رعد جز غریدن می شناسد؟ چرا نبارد ، مگر ابر جز باریدن می شناسد؟ چرا گل نشود ، مگر غنچه در صبح گاهان جز شکفتن  می داند؟ چرا زرد نشود ونریزد ، مگر برگ درختان درپاییز ، جز ریختن و زرد شدن می شناسد؟ چرا نگردد ونسوزد ، مگرپروانه جز گشتن به دورشمع و سوختن درانتها ، می داند؟ چرا نسوزد وآب نشود ، مگرشمع  جز آب شدن می داند؟ چرا نترکد وفریاد نشود ، مگر بغض در گلو، جز ترکیدن و فریاد شدن می داند؟ چرا نشکند ، مگردل پرغصه ، جز قلب شکسته به همراه دارد؟ چرا سرخ نشود ، مگر صورت سیلی خورده ، جز سرخ شدن می شناسد؟ چرا نگرید ، مگر چشمان عاشق دلباخته به وقت فراغ ، جز گریستن می داند؟ چرا نمیرد ، مگر عاشق جز برای معشوق می میرد؟ چرا آزار نبیند ، مگر طالب معشوق جز برای عشق آزار می بیند؟ چرا آرام نگیرد ، مگر تن و روح عاشق خسته راه ، جز با دیدن وبوئیدن ودرآغوش کشیدن معشوق آرام می گیرد؟ چرا ؟ چرا ؟ چرا ؟ ,معشوق-آغوش-گریستن-چشمان-ترکیدن-دلباخته-طالب-نسوزد-فریاد-کشیدن-آزار-فراغ-پروانه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها